خدمت احیای کلیسای خانگی فارسی زبان - پادشاهی خدا - پادشاهی آسمان - ملکوت خدا - Farsi House Church Revival ministry - Kingdom of God, Kingdom of Heaven
Farsi House Church Revival ministry
خدمت احیای کلیسای خانگی فارسی زبان
Farsi House Church Revival ministry logo Church of Iran Logo


مطالعات هفتگی کتاب مقدس ۲۰۲۱- Weekly Bible Study
Go to 2022 weekly study- مطالعات هفتگی 2022

Go to 2023 weekly study- مطالعات هفتگی 2023



weeklyteaching

دوستان عزیزامروز ۳۰دسامبر است و طبق عادت امروز امثال ۳۰ رو میخوندم و تصمیم گرفتم با شما عزیزان در میان بزارم و امیدوارم مطالعه کلام خداوند یکی از عادتهای روزانه شما باشد.

«خدایا، خسته و درمانده‌ام، چه چاره کنم؟

من شعور یک انسان را ندارم. من بیشتر شبیه حیوان هستم؛ من شعور یک انسان را ندارم،و دربارهٔ خدا چیزی نمی‌دانم.

کیست که به آسمان صعود کرد و بر زمین فرود آمد؟

کیست که باد را در مشت خود جمع کرد و آبها را در لباس خود پیچید؟

کیست که حدود زمین را تعیین کرد؟

نام او چیست و پسرش چه نام دارد؟ اگر می‌دانی بگو.

خدا به وعدهٔ خود وفا می‌کند. او مانند سپر از کسانی‌که به او توکّل دارند، حمایت می‌کند.

به کلام او چیزی میافزا، مبادا تو را تنبیه کند و دروغگو شمرده شوی.

ای خدا، پیش از اینکه بمیرم، دو چیز از تو می‌خواهم:
زبان مرا از دروغ گفتن بازدار، و مرا نه فقیر ساز و نه ثروتمند، بلکه روزی مرا به اندازهٔ احتیاجم بده.

زیرا اگر ثروتمند شوم ممکن است تو را انکار کنم و بگویم: «خداوند کیست؟

و اگر فقیر شوم، شاید دزدی کنم و نام تو را بی‌حرمت سازم.»
امثال‬ ۱:۳۰-۹

باشد که من و شما شخصیت خدای خود را بسناسیم و نه تنها اسم پسرش را بدانیم بلکه از ماهیت خداوند و منجیمان مطمعن باشیم.



weeklyteaching

سالروز میلاد خداوندمان عیسی مسیح خجسته و سال نو میلادی فرخنده باد -برکت سلامتی و آرامش حضور خداوند در زندگی و خدمت شما عزیزان افزون باد در ۲۰۲۲.

«فرشته به او گفت: ای مریم، نترس زیرا خداوند به تو لطف فرموده است. تو آبستن خواهی شد و پسری خواهی زایید و نام او را عیسی خواهی گذارد. او بزرگ خواهد بود و به پسر خدای متعال ملقّب خواهد شد. خداوند، خدا تخت پادشاهی جدّش داوود را به او عطا خواهد فرمود. او تا به ابد برخاندان یعقوب فرمانروایی خواهد كرد و پادشاهی او هرگز پایانی نخواهد داشت.

مریم به فرشته گفت: «این چگونه ممكن است؟ من باکره هستم.» فرشته به او پاسخ داد: روح‌القدس بر تو خواهد آمد و قدرت خدای متعال بر تو سایه خواهد افكند و به این سبب آن نوزاد مقدّس، پسر خدا نامیده خواهد شد.»
لوقا‬ ۳۰:۱-۳۵

کریسمس، میلاد کودکی عجیب عمانوئیل، خدا با ما - ۷۰۰ سال قبل از میلاد عیسی، اشعیای نبی چنین نبوت کرد:

«بنابراین خود خداوندگار به شما نشانه‌ای خواهد داد: اینک باکره آبستن شده، پسری خواهد زاد و او را عِمانوئیل (خدا با ما) نام خواهد نهاد.»
اِشعیا ۱۴:۷

فیض عیسی مسیح خداوند، محبّت خدا و رفاقت روح‌القدس در این ایام کریسمس و در سال میلادی ۲۰۲۲ در قلب، فکر و زندگی شما عزیزان افزون باد.

weeklyteaching
weeklyteaching

دوستان عزیز با درود،
- کریسمس
- میلاد مسیح موعود
- میلاد نوزادی عجیب
- نوزادی که بدنیا آمد تا بشریت را از قید شیطان و گناه و مرگ ابدی نجات دهد
- نوزادی که بدنیا آمد برای صلیب

ما به خاطر چنین میلادی عجیب و عظیم امروز را با شکر گزاری جشن میگیریم.

در یکی دیگر از پیشگویهای عهد عتیق در مورد مسیح، نجات دهندهٔ بشریت، اِشعیای نبی ۷۰۰ سال قبل از میلاد عیسی با الهام روح القدس چنین اعلام کرد:

«برای ما فرزندی زاییده، پسری به ما داده شده است و او بر ما سلطنت خواهد کرد. اسم او مشاور عجیب، خدای قدیر، پدر سرمدی و شاهزادهٔ صلح و سلامتی خواهد بود. قدرت شاهانه‌اش روز افزون، و مملکتش همیشه در صلح خواهد بود. او مثل خاندانش داوود سلطنت می‌کند و قدرتش از حال تا ابد بر نیکی و عدالت متّکی خواهد بود. خدای متعال با اشتیاق این‌کار را به کمال خواهد رسانید.»
اشعیا‬ ۶:۹-۷

امروز در طی جشن، شادی و شکرگزاری برای نجاتمان که بر اساس شناخت صحیح و کامل عیسی هست، سوالی که من و شما بعنوان پیروان عیسی مسیح، دوستان عیسی و فرزندان خدای زنده یَهْوِه در چنین روزی باید از خودمان بکنیم این است که:

۱) آیا عیسی، مسیح و خداوند ماهست یا حضرت عیسی (ع) هست؟

۲) آیا او بر زندگی، فکر و قلب ما سلطنت می کند؟

۳) آیا ا‌و مشاور عجیب زندگی ماهست؟

۴) آیا او خدای قدیر قلب و فکر ماهست؟

۵) آیا او پدر سرمدی ماهست؟

۶) آیا او شاهزادهٔ صلح و سلامتی زندگی ماهست؟

۷) آیا قدرت شاهانه‌اش در قلب و فکر ما روز افزون هست؟

۸) آیا مملکتش و ما شهروندان مملکتش همیشه در صلح هستیم؟

۹) آیا ایمان داریم که وعده و قولهای خداوند به ما مثل قول خداوند به داوود پایدار و حقیقی هست؟

۱۰) آیا نتیجهٔ قدرتِ عشق، محبت، فیض و صلیبش عامل نیکی و عدالت در زندگی، ازدواج و روابط ماهست؟

میلاد خداوند عیسی مسیح برای شما عزیزان ارزشمندش روزی خجسته و فرخنده باد.

میلاد عیسی مسیح

weeklyteaching

باشد که من و شما اهمیت این میلاد عجیب را درک کرده و مانند مجوسیان (مُغْ ها) به جستجوی این نوزاد عجیب رفته و وقتی او را پیدا کردیم و شناختیم، او را از دل و جان بپرستیم.

مجوسیان چه افرادی بودند؟ از کجا آمدن؟ چرا؟ و چرا با خود هدایای طلا و کُندُو و مُرّ برای این نوزاد عجیب آوردن؟

من و شما در این کریسمس برای منجیمان چه هدیه ای داریم؟

اگر او را میشناسیم، او توقع چه چیزی از ما داره؟

«عیسی در زمان زمامداری هیرودیس پادشاه، در بیت‌لحم یهودیه تولّد یافت. پس از تولّد او مجوسیانی از مشرق زمین به اورشلیم آمده پرسیدند: «كجاست آن نوزاد که پادشاه یهود است؟ ما طلوع ستارهٔ او را دیده و برای پرستش او آمده‌ایم.»

وقتی هیرودیس پادشاه این را شنید، بسیار مضطرب شد و تمام مردم اورشلیم نیز در اضطراب فرو رفتند. او جلسه‌ای با شركت سران كاهنان و علمای قوم یهود تشكیل داد و دربارهٔ محل تولّد مسیح موعود از ایشان پرسید. آنها جواب دادند: «در بیت‌لحم یهودیه، زیرا در كتاب نبی چنین آمده است: 'ای بیت‌لحم، در سرزمین یهودیه، تو به هیچ وجه از سایر فرمانروایان یهودا كمتر نیستی، زیرا از تو پیشوایی ظهور خواهد كرد كه قوم من اسرائیل را رهبری خواهد نمود.'»

آنگاه هیرودیس از مجوسیان خواست به طور محرمانه با او ملاقات كنند و به این ترتیب از وقت دقیق ظهور ستاره آگاه شد. بعد از آن، آنها را به بیت‌لحم فرستاده گفت: «بروید و با دقّت به دنبال آن كودک بگردید و همین‌که او را یافتید به من خبر دهید تا من هم بیایم و او را پرستش نمایم.»

آنان (مجوسیان) بنا به فرمان پادشاه حركت كردند و ستاره‌ای كه طلوعش را دیده بودند، پیشاپیش آنان می‌رفت تا در بالای مكانی كه كودک در آن بود، توقّف كرد. وقتی ستاره را دیدند، بی‌نهایت خوشحال شدند. پس به آن خانه وارد شدند و كودک را با مادرش مریم دیده و به روی در افتاده او را پرستش كردند. آنگاه صندوقهای خود را باز كردند و هدایایی شامل طلا و كُندُر و مُرّ به او تقدیم نمودند. چون در عالم خواب به آنان اخطار شد كه به نزد هیرودیس بازنگردند، از راهی دیگر به وطن خود برگشتند.»
متّی‬ ۱:۲-۱۲


میلاد عیسی مسیح

میلاد عیسی مسیح

weeklyteaching

ساختن کلیسا بر روی اماکن مقدس و مهم مذهبی و تاریخی، بهترین راه محافظت در مقابل آسیب های طبیعی و لشکرهای مهاجم بود.

weeklyteaching
weeklyteaching

در تالار ورودی تابلویی هست که نوشته:

(Because of a mosaic of the Magi dressed in Persin arb, when the Persians rampaged through the land in 614 destroying churches, they left this church alone.)

“به دلیل موزاییکی از مجوسییان که لباس پارسیان پوشیده بودند، هنگامی که لشکر ایران در سال ۶۱۴ میلادی کلیساهای این سرزمین را تخریب کردند، این کلیسا را ​​به حال خود رها کردند.”



weeklyteaching

دوستان عزیز با درود، در ادامه مطالعهٔ شخصیت های کتاب مقدس با توجه مخصوص به رابطهٔ شخصی این افراد با خداوند یَهْوِه - در این قسمت ۱۰ بلایی که به سر مصر آمد را باهم از کتاب مقدس مطالع می کنیم - ۱۰ بلایی که به فرعون و مصریان ثابت کرد که ۱۰ خدای بزرگ آنها خدایان دروغین و چیزی جز بتهای بی جان و بی قدرت نیستن.

در کتاب مقدس اعداد مهم هستن و معنی دار. عدد ۱۰ نشانهٔ کَمّیت کامل است - برای مثل ۱۰ فرمان موسی

این ۱۰ بلا نتیجهٔ سنگدلی فرعون و غرور او بود که گفت یَهْوِه کیست؟ من یَهْوِه را نمی شناسم.

«فرعون گفت: «یهوه کیست که باید از او فرمان بَرم و اسرائیل را رها کنم؟ یهوه را نمی‌شناسم و اسرائیل را نیز رها نخواهم کرد.»
خروج‬ ۲:۵ (هزاره نو)

فرعون نگفت من به خدا ایمان ندارم، در حقیقت گفت این یَهْوِه خدای شما چه خدایی هست که من از او چیزی نشنیده ام - در بین هزاران خدایان مصر و ۱۰ خدای بزرگ مصر، خدایی به نام یَهْوِه نیست، او را نمی شناسم و دلیلی ندارم به فرمان او گوش دهم. ( مدارک تاریخی به چندین هزار خدایان مصر اشاره میکنن و اینکه حداقل ۱۵۰۰ خدای مصر نام مشخص و منحصر بفردی داشتن).

۱۰ خدای بزرگ مصر و ۱۰ بلا

۱) حَپی (Hapi) خدای آب و رود نیل

بلای۱: تبدیل آب به خون

۲) حِکِتْ (Heket) خدای باروری، زاد و ولد و تجدید و تحول - که سرش سر یک غورباغه بود.

بلای۲: قورباغه ها

۳) گِبْ (Geb) خدای زمین، خاک و غبار

بلای۳: پشه ها

۴) خِبری (Khepri) خدای خلقت و خورشید که سرش سر یک مگس بود.

بلای ۴: مگسها

۵) حَتور (Hahtor) خدای عشق و محافظت که سرش سر یک گاو بود

بلای ۵: مرگ حیوانات

۶) آیسِسْ (Isis) خدای دوا و درمان و داروجات

بلای ۶: دُمل ها

۷) ناتْ (Nut) خدای آسمانها

بلای۷: تگرگ

۸) سِتْ (Set) خدای طوفان و نابسامانی و بی نظمی

بلای ۸: ملخها

۹) را (Ra) خدای خورشید و نور

بلای ۹: تاریکی

۱۰) فرعون (Pharaoh) خدای قدرت مطلق و بی نهایت - نخست زادهٔ را خدای خورشید و نور

بلای ۱۰: مرگ نخست زاده ها

واکنش فرعون و مصریان بعد از ۱۰ بلایی که به فرعون و مصریان ثابت کرد خدایان عظیم آنها هیچ قدرتی ندارند:

«نیمه‌شب، خداوند همۀ نخست‌زادگان سرزمین مصر را، از نخست‌زادۀ فرعون که بر تخت می‌نشست تا نخست‌زادگان زندانیانی که در سیاه‌چال‌ها بودند و نیز نخست‌زاده‌های همۀ چارپایان را زد. فرعون و همۀ خادمان و تمامی مصریان شب‌هنگام بیدار شدند و صدای شیونی بلند در سرتاسر مصر برخاست، زیرا خانه‌ای نبود که کسی در آن نمرده باشد.

شبانه، فرعون موسی و هارون را فرا خواند و گفت: «برخیزید و از میان قوم من بیرون روید!
هم شما و هم جملۀ بنی‌اسرائیل. بروید و خداوند را همان‌گونه که گفتید عبادت کنید. گله‌ها و رمه‌هایتان را هم بردارید و بروید. برای من نیز برکت بطلبید!

مصریان نیز به اصرار از قوم اسرائیل خواستند که سرزمینشان را هر چه زودتر ترک کنند. زیرا می‌گفتند: *اگر نه، همه خواهیم مرد!»
خروج‬ ۲۹:۱۲-۳۳ (هزاره نو)


۱۰ خدای بزرگ مصر و ۱۰ بلا
weeklyteaching

واکنش، مقاومت و توجیح فرعون و مصر یان در مقابل بلاها

«موسی و هارون همان‌طور‌که خداوند دستور داده بود، انجام دادند. هارون در مقابل فرعون و درباریان، عصای خود را بلند کرد و به آب رودخانه زد و تمام آب آن به خون مبدّل شد. جادوگران مصر هم با افسونهای خود همان کارها را انجام دادند و فرعون سنگدل‌تر شد و همان‌طور که خداوند فرموده بود به سخنان موسی و هارون گوش نداد.»
خروج‬ ۲۰:۷، ۲۲

«هارون عصای خود را به طرف آبهای مصر بلند کرد و قورباغه‌ها بیرون آمدند و تمام سرزمین مصر را پُر کردند. جادوگران مصر هم با جادو همین کار را کردند و زمین مصر را پُر از قورباغه کردند.»
خروج‬ ۶:۸-۷

«پس هارون با عصای خود زمین را زد و تمام گرد و غبار مصر به پشه تبدیل گردید، به طوری که روی تمام مردم و حیوانات را پوشانیدند. جادوگران هم کوشش کردند با جادو، پشه به وجود بیاورند امّا نتوانستند. همه‌جا از پشه پُر شده بود. جادوگران به فرعون گفتند که این کار از قدرت خداست. امّا فرعون سنگدل شد و همان‌طور که خداوند فرموده بود به سخنان موسی و هارون گوش نداد.»
خروج‬ ۱۷:۸-۱۹

«خداوند گروه بی‌شماری از مگسها را به کاخ فرعون و خانهٔ درباریان و تمام مردمانش و به سراسر مصر فرستاد، به طوری که مگسها زمین را ویران می‌کردند. * موسی از نزد فرعون بیرون رفت و نزد خداوند دعا کرد. خداوند همان طوری که موسی خواسته بود، مگسها را از فرعون و از درباریان و تمام مردمان مصر دور کرد به طوری که یک مگس هم باقی نماند. *امّا فرعون باز هم سنگدل شد و قوم را آزاد نکرد.»
خروج ۲۴:۸، ۳۰-۳۲

‬ «فردای آن روز خداوند آنچه که فرموده بود عمل کرد و تمام حیوانات مصری‌ها مردند. امّا حتّی یکی از حیوانات بنی‌اسرائیل هم نمرد. فرعون پرسید «چه شده است؟» به او گفتند حتّی یکی از حیوانات بنی‌اسرائیل هم نمرده است. ولی فرعون همچنان سنگدل بود و از آزاد کردن قوم خودداری کرد. پس آنها مقداری از خاکستر کوره برداشتند و موسی آن را در مقابل فرعون به هوا پاشید. و آن خاکسترها دملهای دردناکی در مردم و حیوانات به وجود آورد. جادوگران نتوانستند در مقابل موسی بایستند. چون آنان هم مانند سایر مصری‌ها بدنشان پُر از دملها شده بود. موسی عصای خود را به طرف آسمان بلند کرد و به امر خداوند در سرزمین مصر رعد و برق شدیدی واقع شد و تگرگ شروع به باریدن کرد. موسی از نزد فرعون بیرون رفت و از شهر خارج شد، سپس دستهای خود را به سوی خداوند بلند کرد و رعد و برق و تگرگ متوقّف شد و باران دیگر نبارید. امّا چون فرعون دید که دیگر همه‌چیز آرام شده، بار دیگر گناه کرد و او و درباریانش دل خود را سخت کردند.»
خروج‬ ۹

«موسی عصای خود را بر سرزمین مصر بلند کرد و به دستور خدا باد شدیدی به مدّت یک شبانه‌روز از مشرق به طرف مصر وزید و هنگام صبح باد شرقی ملخها را با خود آورد. ملخها تمام سرزمین مصر را پوشاندند و همه‌جا را پُر کردند و آن‌قدر زیاد بودند که کسی تا آن وقت مانند آن را ندیده بود و بعد از آن هم نخواهد دید.

موسی دست خود را به سوی آسمان بلند کرد و تاریکی غلیظی به مدّت سه روز تمام سرزمین مصر را گرفت. مصری‌ها نمی‌توانستند یکدیگر را ببینند و در آن سه روز هیچ‌کس از خانه‌اش بیرون نیامد ولی جایی که بنی‌اسرائیل زندگی می‌کردند روشن بود.»
خروج‬ ۱۰

«در نیمه‌های شب خداوند تمام نخستزاده‌های مصری، از نخستزاده فرعون که بر تخت نشسته بود گرفته تا نخستزادهٔ اسیری که در زندان بود و همچنین نخستزادهٔ حیوانات را نیز کشت. در آن شب فرعون و درباریان و همهٔ مصری‌ها بیدار شدند و گریه و زاری و شیون عظیمی ‌در مصر برپا شد، زیرا خانه‌ای نبود که پسر مرده‌ای در آن نباشد. در همان شب فرعون، موسی و هارون را به حضور طلبید و به آنها گفت: «از سرزمین من بیرون بروید. شما و تمامی ‌قوم اسرائیل از كشور من خارج شوید و همان‌طور که می‌خواستید خداوند را پرستش کنید.»
خروج ۲۹:۱۲-۳۱



weeklyteaching
weeklyteaching

دوستان عزیز با درود و شادباش چهارمین یکشنبهٔ دوران انتظارِ ادْوِنت کریسمس، سالروز تولد مولودی عجیب که قوم خداوند حداقل ۱۵۰۰ سال در انتظار آمدن این منجی موعود بودن.

«در اورشلیم مردی به نام شمعون زندگی می‌کرد كه درستكار و پارسا بود و در انتظار سعادت اسرائیل به سر می‌برد و روح‌القدس بر او بود. از طرف روح‌القدس به او الهام رسیده بود كه تا مسیح موعود خداوند را نبیند، نخواهد مرد. او به هدایت روح به داخل معبد بزرگ آمد و هنگامی‌که والدین عیسی، طفل را به داخل آوردند تا آنچه را كه طبق شریعت مرسوم بود انجام دهند، شمعون، طفل را در آغوش گرفت و خدا را حمدكنان گفت: «حال ای خداوند، بر طبق وعدهٔ خود بنده‌ات را بسلامت مرخّص فرما چون چشمانم نجات تو را دیده است، نجاتی كه تو در حضور همهٔ ملّتها آماده ساخته‌ای، نوری كه افكار ملل بیگانه را روشن سازد و مایهٔ سربلندی قوم تو، اسرائیل گردد.»
لوقا‬ ۲۵:۲-۳۲

۷۰۰ سال قبل از تولد عیسی، اشعیای نبی در مورد تولد این کودک عجیب چنین نوبت و پیشبینی کرد:

«پس در این صورت خداوند خودش به شما علامتی خواهد داد و آن این است که باکره حامله شده پسری خواهد زایید که نامش عمانوئیل یعنی «خدا با ماست» خواهد بود.»
اشعیا ۱۴:۷‬

، امانو‌ئیل خدا با ماست .



weeklyteaching

شخصیت های کتاب مقدس۷ب، موسی

در ادامهٔ مطالعهٔ رابطهٔ شخصیت های کتاب مقدّس با خداوند یَهْوِهْ در این قسمت عکس العمل موسی به دعوت خداوند برای آزاد کردن قوم خداوند و اولین ملاقات موسی و برادرش با فرعون را مطالعه خواهیم کرد.

در آخر فصل ۴ خروج خداوند ۳ مشکل موسی را حل میکند (جواب میدهد) تا موسی برای ماموریتش دلگرم، مطمعن و آماده شود:

۱) نخست زاده موسی ختنه می شود تا عضو از قوم خدا شود ( طبق فرمان خداوند به ابراهیم در فصل ۱۷ پیدایش -
۹:۱۷، ۱۴:۱۷، ۲۳:۱۷-۲۷)

۲) خداوند، هارون برادر بزرگ موسی را به کمک او می آورد.

۳) رهبران بنی اسرائیل با شنیدن دعوت خداوند از موسی و دیدن معجزات به نقشه خداوند برای آزادی قومش ایمان می آورند.

«خداوند به هارون فرمود: «به بیابان برو و از موسی استقبال کن.» هارون رفت و موسی را در کوه مقدّس ملاقات کرد و او را بوسید. موسی تمام چیزهایی را که خداوند به هنگام روانه كردنش به سوی مصر به او امر فرموده بود و همچنین نشانه‌هایی که به او داده بود، برای هارون تعریف کرد. پس موسی و هارون به مصر رفتند و تمام رهبران بنی‌اسرائیل را دور هم جمع کردند. هارون تمام چیزهایی را که خداوند به موسی فرموده بود، برای آنها تعریف کرد. سپس موسی نشانه‌ای در مقابل قوم ظاهر ساخت. آنها ایمان آوردند و چون شنیدند که خداوند به آنها توجّه نموده و از درد و رنجشان آگاه است، همگی تعظیم كرده خدا را سجده و پرستش نمودند.»

«سپس موسی و هارون به نزد فرعون رفتند و گفتند: «خداوند خدای اسرائیل، چنین می‌فرماید: 'بگذار قوم من بروند تا مراسم عید را در بیابان به احترام من بجا بیاورند.'» امّا فرعون گفت: خداوند کیست که من باید به سخنان او گوش بدهم و اسرائیل را آزاد کنم؟ من خداوند را نمی‌شناسم و بنی‌اسرائیل را هم آزاد نمی‌کنم.»
خروج ۲۷:۴-۳۱، ۱:۵-۲‬

در ترجمهٔ هزاره نو، واکنش فرعون:
«فرعون گفت: یهوه کیست که باید از او فرمان بَرم و اسرائیل را رها کنم؟ یهوه را نمی‌شناسم و اسرائیل را نیز رها نخواهم کرد.»
خروج ۲:۵


اولین ملاقات موسی و برادرش با فرعون

«خداوند به موسی فرمود: ببین، من تو را برای فرعون مانند خدا کرده‌ام و برادرت هارون نبی تو خواهد بود. هرچه به تو دستور داده‌ام به برادرت هارون بگو تا او به فرعون بگوید که بنی‌اسرائیل را از سرزمین مصر آزاد کند.

موسی و هارون آنچه را که خداوند به آنها فرموده بود انجام دادند. هنگامی که آنها با فرعون صحبت کردند، موسی هشتاد ساله و هارون هشتاد و سه ساله بود.

خداوند به موسی و هارون فرمود: «اگر فرعون از شما خواست که با معجزه‌ای ادّعای خود را ثابت كنید، به هارون بگو عصای خود را در مقابل فرعون بر زمین بیاندازد تا به مار تبدیل شود.

فرعون دانشمندان و جادوگران مصر را حاضر کرد و آنها هم همان کار را انجام دادند. آنها عصاهای خود را بر زمین انداختند و عصاها به مار تبدیل شدند ولی عصای هارون، عصاهای آنها را خورد.

امّا همان‌طور که خداوند فرموده بود، فرعون در سنگدلی خود باقی ماند و به سخنان موسی گوش نداد.»
خروج‬ ۱:۷-۱۳

weeklyteaching

گفت عیسی

weeklyteaching


weeklyteaching

دوستان عزیز با درود، هفتهٔ قبل شمع دوم ایام اَدوِنت رو روشن کردیم - یادآوری از لطف و محبت خداوند برای نجات ما.

weeklyteaching

امروز یکشنبهٔ سوم دوران اَدْوِنت، شمع وجد و شادی چون که انتظار ما برای آمدن مسیح مُنجیِ بشریت نزدیک هست.



weeklyteaching

شخصیت های کتاب مقدّس ۷
شناخت دقیقتر و رابطهٔ عمیقتر با خداوند یَهوِهْ - موسی


پیروان عیسی ۲۰۰۰ سال هست که روز یکشنبه رو جشن میگیرند با سرود و پرستش خداوند و زمانی در مطالعه کلام خداوند و مشارکت و شرکت در شام خداوند گذاشتن. لذا، شادباش روز خداوند برای شما عزیزانش.

در ادامهٔ مطالعاتمون در مورد رابطهٔ شخصیت های کتاب مقدّس با خداوند یَهوِهْ

‬ ۱) آدم و حوا ✔
۲) قائن و هابیل ✔
۳) نوح ✔
۴) ابراهیم ✔
۵) یعقوب (اسرائیل) ✔
۶) یوسف ✔
۷) موسی

کتاب پیدایش، اولین کتاب تورات با واقعه خلقت و اولین شخصیت کتاب مقدس آدم و حوا که با خداوند رابطه و مشارکت مستقیم داشتن شروع شد و با وفات یوسف در مصر، ۲۴۰۰ سال بعد (تخمین) تمام شد.

کتاب دوم کتاب مقدّس خروج، طرز کار خداوند برای آماده کردن مهره های نقشه او برای نجات قومش از مصر و ادامهٔ پروسهٔ نجات بشریت از نسل یک زن را که به آدم و حوا قول داد (پیدایش ۱۵:۳) تشریح میکند.

قولی را که خداوند به ابراهیم داد یادتونه؟ ابراهیم = پدر ملت ها

کتاب خروج با شرایط مشکل محیط و فرهنگ زندگی موسی شروع میشه در کنار معجزات خداوند برای انجام اراده و نقشه هایش.

اول باید قومی ساخته بشه.

دوم باید قوم رو به سرزمین موعود که خداوند به ابراهیم، اسحاق و یعقوب(اسرائیل) قول داده بود هدایت کرد.

سوم ۱۵۰۰ سال وقت لازمه که قوم خداوند برای تولد مسیح آماده بشن. ( از موسی تا عیسی حدود ۱۵۰۰ سال)

صبر و حوصله خداوند و دقّت خداوند در جزئیات زندگی موسی را از تولدش تا بزرگ شدنش در قصر فرعون مصر تا آماده شدنش برای شنیدن صدا و خواندگی خداوند در سن ۸۰ سالگی را در شروع کتاب خروج باهم مطالعه میکنیم.

۱) موسی با شیر مادرش، زیر حمایت دختر فرعون، با فرهنگ، سیاست و الهیات مصر آشنا شد و ۴۰ سال اول زندگی شاهزاده مصر بود.
(خروج ۱)

۲) موسی معصوم نبود - موسی قتل کرد.
(خروج ۱۲:۲)

۳) موسی ۴۰ سال چوپانی کرد برای آماده شدن برای شبانی قوم خداوند (بنی اسرائیل) در سن ۸۰ سالگی از سرزمین برده گی به سرزمین وعده داده شده به اجدادشان (ابراهیم و اسحاق و یعقوب (اسرائیل).

توجه: ۵ کتاب اول کتاب مقدّس با عنوان تورات در بین قوم یهود شناخته میشد و می شود - این ۵ کتاب توسط موسی با الهام روح القدس نوشته شده است.

«در همین زمان مردی از طایفهٔ لاوی، با زنی از طایفهٔ خویش ازدواج کرد، و آن زن برای او پسری زایید. وقتی آن زن دید که نوزادش چقدر زیباست، مدّت سه ماه او را پنهان کرد. امّا چون نتوانست بیشتر او را پنهان کند، سبدی را که از نی درست شده بود برداشت و آن را قیراندود کرد تا آب به درونش نفوذ نكند. او بچّه را در درون گذاشت و سپس آن را در میان نیزار در کنار رود نیل رها کرد. خواهر طفل، کمی ‌دورتر ایستاده بود تا ببیند چه اتّفاقی برای بچّه می‌افتد. دختر فرعون برای حمام کردن به رود نیل آمد. وقتی ندیمه‌هایش در کنار رود قدم می‌زدند او سبد را در میان نیزار دید. پس یکی از کنیزانش را فرستاد تا سبد را بیاورد. دختر فرعون آن را باز کرد و پسر بچّه‌ای را دید. بچّه گریه می‌کرد و دختر فرعون دلش به حال بچّه سوخت و گفت: «این بچهٔ یکی از عبرانیان است.» سپس خواهر طفل جلو آمد و به دختر فرعون گفت: «می‌خواهید بروم و یکی از زنهای عبرانیان را بیاورم تا بچّه را برای شما شیر بدهد؟» دختر فرعون گفت: «آری برو و این كار را بكن.» دختر رفت و مادر خود طفل را آورد. دختر فرعون گفت: «این بچّه‌ را ببر و برای من نگه‌دار. من مزد تو را خواهم داد.» پس آن زن بچّه را گرفت تا از او مواظبت کند. بعدها وقتی‌که بچّه به قدر كافی بزرگ شد، او را به نزد دختر فرعون آورد. دختر فرعون او را به پسری خود قبول کرد و گفت: «من او را از آب گرفتم، پس اسم او را موسی می‌گذارم.»
خروج‬ ۱:۲-۱۰


شبان نیکو

درک رابطه موسی با خداوند یهوه

weeklyteaching

خواهشن خروج فصل ۳ و ۴ رو یکبار دیگه مطالعه کنید و به بهانه های موسی و قول و دلگرمی های یَهْوِه خدای ابراهیم، اسحاق و یعقوب توجه کنید.

۱) چه شباهتهایی بین موسی و منو شما در رابطه با خداوند یَهْوِه هست؟

۲) چه تفاوتی بین موسیِ کتاب مقدّس و موسی که شما قبلاً میشناختین هست؟

۳) از پروسهٔ دعوت خداوند یَهْوِه از موسی برای انجام اراده اش چه نتیجه ای میتوان در مورد طرز کار خداوند با من و شما گرفت؟



weeklyteaching

شخصیّت های کتاب مقدّس۶د
یوسف - ادامه - قسمت چهارم و آخر مطالعه شخصیت یوسف.

دوستان عزیز با درود در این روز خداوند، ۴ یکشنبه قبل از عید کریسمس - دوران انتظار برای آمدن منجی امانوئیل، خداوند با ما.

کتاب پیدایش (اولین کتاب توارات: ۵ کتاب اول در کتاب مقدّس) با وقایع خلقت شروع شد و با واقعهٔ فوت یوسف پایان می گیرد.

بنظر شما دلیل استقامت و وفاداری و محبت یوسف نسبت به برادرانش چه بود؟

یوسف چگونه از ندا و صدای خداوند در زندگی خودش مطمعن بود حتی در سختی ها؟ حتی در نا عدالتی ها؟ حتی در تنهایی در زندان؟

مطالعه زندگی یوسف این سوالات را برای زندگی امروز ما پیش می آورد؟

۱) من و شما چگونه میتوانیم نسبت به عهد و قولهای خداوند آگاه و مطمعن باشیم؟

۲) من و شما چگونه میتوانیم صدا، هدایت، تشویق و راهنمایی خداوندمان را در میان تمام صداها و پیامها و پارازیت های دنیا تشخیص دهیم و توجه کنیم؟

۳) من و شما چگونه میتوانیم نحوهٔ کار خداوند در زندگی خودمان را تشخیص بدهیم؟

در این قسمت آخر مطالعهٔ زندگی یوسف - با در نظر گرفتن رابطهٔ شخصی یوسف با خداوند یَهْوِه به سوالات بالا توجه میکنیم.

زندگی یوسف

«یوسف‌ دست‌ خود را به‌ گردن ‌برادرش ‌بنیامین ‌انداخت‌ و شروع ‌كرد به ‌گریه كردن‌. بنیامین ‌هم ‌درحالی‌که ‌یوسف‌ را در بغل ‌گرفته ‌بود، گریه‌ می‌كرد. یوسف‌ سپس‌ در حالی كه‌ هنوز گریه ‌می‌كرد، برادرانش ‌را یكی‌یكی در آغوش‌ گرفت ‌و بوسید، بعد از آن ‌برادرانش ‌با او به‌ گفت ‌و گو پرداختند.»
پیدایش ۱۴:۴۵-۱۵

خداوند یوسف را قبل از همه به مصر برد و شرایط را آماده کرد برای اجرای نقشه اش برای ساختن قوم خود که از طریق آنها خود را به مردم دنیا بشناساند و از طریق قوم بنی اسرائیل منجی و نجات مردم دنیا را مهیا کند.

«یعقوب ‌هرچه ‌داشت‌ جمع ‌كرد و به ‌بئرشبع‌ رفت‌. و در آنجا برای خدای پدرش ‌اسحاق‌ قربانی‌ها گذرانید. در شب ‌خدا در رؤیا به ‌او ظاهر شد و فرمود: «یعقوب‌، یعقوب‌،» او جواب ‌داد: «بلی‌، ای خداوند.» خداوند فرمود: «من‌ خدا هستم‌. خدای پدرت‌. از رفتن ‌به ‌مصر نترس‌. زیرا من ‌در آنجا از تو قومی بزرگ به وجود خواهم‌ آورد. من ‌با تو به ‌مصر خواهم‌ آمد و از آنجا تو را به ‌این‌ سرزمین ‌برمی‌گردانم‌. موقع‌ مردنت‌ یوسف‌ نزد ‌تو خواهد بود.»
پیدایش‬ ۱:۴۶-۴

«بنی‌اسرائیل ‌در مصر در منطقهٔ جوشن‌ زندگی كردند -‌جایی‌که ‌ثروتمند و صاحب‌ فرزندان ‌بسیار شدند- یعقوب‌ مدّت‌ هفده ‌سال‌ در مصر زندگی كرد و در آن‌ زمان ‌صد و چهل‌ و هفت ‌سال‌ داشت‌. وقتی زمان ‌مرگش ‌رسید فرزندش ‌یوسف ‌را صدا كرد و گفت‌: «دست‌ خود را زيرِ‌ ران‌ من‌ بگذار و برای من ‌قسم ‌بخور كه ‌مرا در زمین ‌مصر دفن‌ نكنی. من‌ آرزو دارم ‌پیش‌ اجدادم‌ دفن ‌شوم‌. مرا از مصر ببر و در جایی‌که ‌آنها دفن‌ شده‌اند به ‌خاک ‌بسپار. یوسف ‌گفت‌: «هرچه‌ گفتی من‌ همان‌طور انجام‌ خواهم ‌داد.»
پیدایش‬ ۲۷:۴۷-۳۰

یعقوب دوباره عهد خداوند با پدر بزرگش ابراهیم و پدرش اسحاق را بیاد می آورد و برای یوسف تکرار و اعلام می کند.

«یعقوب‌ به ‌یوسف‌ گفت‌: «خدای قادر مطلق‌، در لوز كنعان‌ به‌ من‌ ظاهر شد و مرا بركت‌ داد. خداوند به‌ من ‌فرمود: 'من ‌به ‌تو فرزندان‌ بسیار خواهم‌ داد و از فرزندان ‌تو قومهای بسیار به وجود خواهم‌ آورد. من‌ این ‌زمین‌ را به‌ فرزندان‌ تو برای همیشه‌ تا ابد به‌ ارث‌ خواهم ‌داد.'»
پیدایش‬ ۳:۴۸-۴

آخرین دعای برکت یعقوب برای یوسف و پسرانش بر اساس عهد خداوند و تجربه شخصی و شناخت شخصی یعقوب از یَهْوِه بود:

«و سپس ‌برای یوسف ‌دعای بركت‌ خواند و گفت‌: «خدا، همان‌ خدایی كه ‌پدرانم ‌ابراهیم ‌و اسحاق ‌او را بندگی كردند، این‌ دو پسر را بركت‌ دهد. خدا -‌همان خدایی كه‌ تا امروز مرا رهبری كرده ‌است- ایشان‌ را بركت‌ دهد. همان ‌فرشته‌ای كه‌ مرا از تمام‌ سختی‌ها و مشكلاتم ‌نجات ‌داد، ایشان‌ را بركت‌ دهد تا نام ‌من‌ و نام ‌پدرانم ‌ابراهیم‌ و اسحاق‌ به وسیلهٔ این ‌پسران‌ پایدار بماند و تا آنها فرزندان ‌بسیار داشته ‌باشند.»
پیدایش‬ ۱۵:۴۷-۱۶

و آخرین حرف یوسف تاکید و اعلام عهد خداوند و وفاداری اوست. یوسف در حال مرگ چنان نسبت به قول خداوند مطمعن بود که از خانواده اش قول گرفت که وقتی خداوند شما را به سرزمین موعود برد، جنازه من رو هم با خودتون ببرید.

«او به‌ برادرانش ‌گفت‌: «من ‌در حال ‌مرگ ‌هستم‌. امّا به طور یقین ‌خدا از شما مواظبت ‌خواهد كرد و شما را از این ‌زمین ‌به ‌سرزمینی كه ‌به‌ ابراهیم ‌و اسحاق ‌و یعقوب ‌وعده ‌داده ‌است‌، خواهد برد.» سپس ‌یوسف ‌از آنها خواست‌ تا قسم‌ بخورند و قول‌ بدهند كه‌ وقتی خدا آنها را به‌ آن ‌سرزمین ‌می‌برد، آنها جنازهٔ او را با خودشان‌ ببرند.»
پیدایش‬ ۲۴:۵۰-۲۵

۴۰۰ سال بعد موسی به این قولی که بنی اسرائیل به یوسف داده بودن عمل کرد.

«موسی استخوانهای یوسف را با خود برداشت، چون یوسف بنی‌اسرائیل را قسم داده بود که وقتی خدا شما را از اینجا آزاد کرد، استخوانهای مرا هم با خودتان از اینجا ببرید.»
خروج ۱۹:۱۳


weeklyteaching

دوران اَدوِنت - پیشواز کریسمس

دوستان عزیز، یکی از مراسمی که در بعضی از کلیساهای پروتستان و در اکثر کلیساهای ارتودکس و کاتولیک در ایام ۴ یکشنبهٔ قبل از کریسمس انجام میگیره، مراسم دوران اَدْوِنت یا بقول بچه ها مراسم ۴+۱ شمع هست

بعضی خانواده های مسیحی پروتستان و اکثر مسیحیان کاتولیک و اورتودکس مراسم شمع و داستان کریسمس رو‌ در این دوران اَدْوِنْت و پیشواز کریسمس در خانه انجام میدن تا بچه ها معنی کریسمس رو بهتر درک کنند و یواش یواش آماده بشن برای جشن کریسمس.

اولین یکشنبهٔ شروع ایام اَدْوِنْت (Advent) که به معنی ورود، رسیدن، شروع می باشد، امروز هست (۲۸ نوامبر مطابق با ۷آذر)، ۴ یکشنبه قبل از کریسمس که امسال شنبه ۲۵ دسامبر ۲۰۲۱، ۴ دی ماه خواهد بود.

(۱) اولین یکشنبه، ۱ شمع روشن (امید)،
(۲) دومین یکشنبه ۲ شمع روشن (عشق و محبت)،
(۳) سومین یکشنبه ۳ شمع روشن (وجد و شادی)،
(۴) چهارمین یکشنبه قبل از میلاد مسیح ۴ شمع روشن (صلح و صفا)
(۵) پنجمین شمع (سفید) برای روز کریسمس، هر ۵ شمع روشن.

هر نوع شمعی و هر رنگی اوکه هست.

بعضی مسیحیان، ۳ شمع اول تیره رنگ هست (بنفش یا آبی) بمعنی انتظار و تعمق، توبه و توجه به گناهانمون.

شمع چهارم صورتی رنگ - به معنی و عنوان شادی و شکرگزاری برای پایان انتظار برای تولد مسیح - آخرین یکشنبه قبل از کریسمس.

شمع پنجم رنگ سفید - ه روز کریسمس روشن میکنند به عنوان سمبل تقدّس، پاکی و زندگی عیسی.

امروز در انجام مراسم شام خداوند میتونید مراسم ادونت رو هم اضافه کنید - با روشن کردن اولین شمع و صحبت و تعمق در نبوت ها ی عهد عتیق در مورد کودکی که برای صلیب بدنیا آمد.

«پس در این صورت خداوند خودش به شما علامتی خواهد داد و آن این است که باکره حامله شده پسری خواهد زایید که نامش عمانوئیل یعنی «خدا با ماست» خواهد بود.»
اشعیا. ۱۴:۷



weeklyteaching

سرود شکر گذاری
«ای مردم جهان،
برای خداوند آواز شادی بخوانید.
خداوند را با شادی پرستش کنید،
با سرودهای نشاط‌انگیز به حضور او بیایید.
بدانید که خداوند(یَهْوِه)، خداست.
او ما را آفرید و ما متعلّق به او هستیم.
ما قوم او و گوسفندان چراگاه او می‌باشیم.
با شکرگزاری به درگاه او بیایید و در صحنهای او، او را بپرستید،
او را شکر کنید و نام او را بستایید.
زیرا او خدای مهربان است و
محبّت پایدار و وفاداری او تا ابد استوار است.»
مزمور ۱۰۰

نیک ووچِک، مرد بدون دست و پایی که سالهاست مردم نا امید و بی هدف را به یک زندگی هدفمند و شکرگزار دعوت می کند، خلاصه تجربیاتش را چنین بیان کرد:

من هرگز شخص شکرگزاری رو ندیدم که تلخ و نا امید باشد.

و همچنین هرگز شخص تلخ و نا امیدی را ندیده ام که شکر گزار باشد.

من و شما امروز برای چه در زندگی خودمان شکرگزاریم؟

آیا من و شما برای آنچه که داریم و هستیم شکرگزاریم یا منتظر دریافت چیزهای دیگری هستیم که بعداً شاید شکرگزار باشیم؟

کلام خداوند ما رو یادآوری می کنه که توجه ما باید به اهمیت نجات و رابطه شخصیمان با خداوند باشه.

آیا نجات داریم؟
آیا ارزش و اهمیت نجاتمونو درک کردیم؟
آیا برای نجاتمون شکرگزاریم.

«خدا را برای بخشش غیرقابل توصیف او سپاس بگوییم!»
دوم قرنتیان ۱۵:۹‬

شکرگزار بودن و یک زندگی و خانواده شکرگزار داشتن یک انتخاب هست.

باشد که من و شما قلب، فکر و زبانی شکرگزار داشته باشیم و این عادتی شده و جزئی از شخصیت ما در خداوند عیسی مسیح باشد.

«پس حال كه ملكوتی تزلزل‌ناپذير نصيب ما خواهد شد، بياييد خدا را از صميم قلب سپاس گوييم و او را چنانكه سزاوار است، با خوف و احترام خدمت نماييم.»
عبرانيان‬ ۲۸:۱۲ (تفسیری)



دوستان عزیز با درود خدمت شما عزیزان،
سوالی که در قسمت قبلی مطالعه پیش آمد این بود که جریان فصل ۳۸ که از یوسف اسمی نمیبره چیه؟ یهودا کیست؟

در مطالعه وقایعهٔ زندگی یوسف اولین باری که از یهودا اسم برده شده در فصل ۳۷ پیدایش هست:

«وقتی آنها مشغول ‌غذا خوردن ‌بودند، متوجّه‌ شدند كه‌ كاروان‌ اسماعیلیان‌ كه‌ از جلعاد به‌ مصر می‌رود از آنجا می‌گذرد و بار شتران‌ آنها هم‌ كتیرا و بلسان ‌و لادن‌ بود. یهودا به ‌برادرانش ‌گفت‌: «از اینكه ‌برادر خود را بكشیم ‌و موضوع ‌قتل ‌او را پنهان‌ كنیم‌ چه‌ نفعی به‌ ما می‌رسد؟ بیایید او را به ‌این ‌اسماعیلیان ‌بفروشیم‌. در آن ‌صورت‌ ما به ‌او صدمه‌ای نزده‌ایم‌. از اینها گذشته ‌او برادر و از گوشت ‌و خون ماست‌.» برادرانش‌ با پیشنهاد او موافقت‌ كردند.»
پیدایش‬ ۲۵:۳۷-۲۶

نسبت یهودا با یوسف چه بود؟
یهودا برادر بزرگ و ناتنی یوسف بود.

در فصل ۳۵ پیدایش لیست و نسبت ۱۲ پسر یعقوب (اسرائیل)، پدران ۱۲ طایفهٔ بنی اسرائیل ذکر شده.

«پسران ‌یعقوب ‌دوازده ‌نفر بودند.
پسران ‌لیه ‌عبارت ‌بودند از: رئوبین پسر بزرگ ‌یعقوب، شمعون‌، لاوی‌، یهودا، یساكار و زبولون‌.
یوسف‌ و بنیامین پسران‌ راحیل ‌بودند.
دان‌ و نفتالی پسران‌ بلهه‌ كنیز راحیل ‌بودند.
جاد و اشیر پسران ‌زلفه‌، كنیز لیه ‌بودند.
این‌ پسران‌ در بین‌النهرین ‌متولّد شدند.»
پیدایش‬ ۲۳:۳۵-۲۶

سوالی که برای من پیش آمد این بود که از فصل ۳۸ (یهودا و تامار) چه میتوانیم نتیجه بگیریم؟ چه ربطی به یوسف داره؟


شخصیت یوسف

«وقتی ارباب ‌یوسف‌ این‌ را شنید، خشمگین ‌شد. یوسف‌ را گرفت‌ و در زندانی كه‌ زندانیان ‌پادشاه ‌در آن ‌بودند زندانی كرد و او در آنجا ماند. امّا خداوند یوسف‌ را بركت ‌داد. بنابراین ‌زندانبان ‌از یوسف‌ خوشش ‌آمد. او یوسف‌ را سرپرست ‌همهٔ زندانیان‌ كرد و او مسئول ‌تمام ‌چیزهایی شد كه‌ در زندان ‌انجام‌ می‌گرفت‌.»
پیدایش‬ ۱۹:۳۲-۲۲

خدا در زندان، در اوج نا عدالتی و ظلم، یوسف را برکت داد

«آنها جواب ‌دادند: هریک ‌از ما خوابی دیده‌ایم ‌و در اینجا كسی نیست‌ كه ‌خواب ‌ما را تعبیر كند. یوسف‌ گفت‌: خدا قدرت‌ تعبیر خوابها را می‌بخشد. بگویید چه‌ خوابی دیده‌اید؟»
پیدایش‬ ۸:۴۰

«رئیس ساقیها را بر سر شغل ‌سابقش‌ گذاشت‌، امّا رئیس ‌نانواها را همان‌طور كه ‌یوسف‌ گفته ‌بود به‌ دار آویخت‌. امّا رئیس ساقیها هرگز یوسف‌ را به ‌یاد نیاورد و او را بكلّی فراموش ‌كرد.»
پیدایش‬ ۲۱:۴۰-۲۳

«بعد از دو سال ‌كه ‌از این‌ جریان‌ گذشت‌، فرعون ‌در خواب ‌دید كه‌ در كنار رود نیل‌ ایستاده‌ است‌، كه ‌هفت‌ گاو چاق ‌و پروار از رود نیل‌ بیرون‌ آمدند و در میان‌ علفها مشغول‌ چریدن ‌شدند. سپس‌ هفت‌ گاو دیگر بیرون ‌آمدند كه ‌لاغر و استخوانی بودند. این‌ گاوها در مقابل‌ گاوهای دیگر در كنار رودخانه ‌ایستادند. آنها گاوهای دیگر را خوردند. در این موقع فرعون بیدار شد.»
پیدایش‬ ۱:۴۱-۴

شخصیت یوسف

weeklyteaching

«فرعون ‌به‌ او گفت‌: من‌ خوابی دیده‌ام ‌كه ‌هیچ‌كس‌ نتوانسته‌ آن ‌را تعبیر كند. به ‌من‌ گفته‌اند كه ‌تو می‌توانی خوابها را تعبیر كنی‌. یوسف‌ در جواب‌ گفت: اعلیحضرتا، من ‌نمی‌توانم‌. امّا خدا قدرت ‌تعبیر را خواهد بخشید.»
‮‮پیدایش‬ ۱۵:۴۱-۱۶

تفسیر گفتهٔ یوسف:
اعلیحضرتا، من دهاتی چوپان در طول ۱۳ سال گذشته زندگی خودم متوجه شدم که خداوند یَهْوِه در رأس زندگی من هست - و هر جایی و هر شرایطی که منو در آن میگزاره دلیلی داره و اگر من غرور، ترس و ناامیدی را در قلب و فکر خودم راه ندم او هرآنچه لازم هست که من وظیفه و نقش خودم را انجام بدهم فراهم خواهد کرد. چون او هدفمند و قادر و توانا و منبع فیض و محبت هست.

«جلال بر خدایی باد كه قادر است به وسیلهٔ آن قدرتی كه در ما كار می‌کند، خیلی بیشتر از آنچه ما بخواهیم و حتّی تصوّر كنیم عمل كند.»
افسسیان ۲۰:۳


اسمانا آسمان

آسمانا آسمان

شخصیّت های کتاب مقدّس ۶ج - یوسف - ادامه
دوستان عزیز با درود در این روز خداوند.

آیا قول خداوند به ابراهیم، اسحاق و یعقوب یادتونه؟ نسل تو کثیر خواهند شد و من سرزمینی را که به ابراهیم نشان دادم به نسل او خواهم داد؟

ولی آیا یادتونه که خداوند به ابراهیم گفت چگونه این نسل را آماده خواهد کرد؟

هروقت خداوند کسی رو برای امر مهمی میخواند، پروسهٔ آماده شدن و ساختن شخصیت حتی در سختی ها اگر لازم باشه هم هست

«خداوند به ‌او (ابراهیم) فرمود: «نسل تو در سرزمین ‌بیگانه‌، غریب‌ خواهند بود. آنها به ‌غلامی دیگران ‌درمی‌آیند و مدّت‌ چهارصد سال ‌بر ایشان ‌ظلم‌ خواهد شد. امّا من ‌ملّتی كه آنها را به ‌غلامی خواهد گرفت، ‌مجازات ‌خواهم‌ كرد. وقتی كه ‌آنها سرزمین‌ بیگانه‌ را ترک‌ كنند، ثروت ‌فراوانی با خود خواهند برد. تو خودت‌ كاملاً پیر می‌شوی و با آرامی به‌ نزد اجداد خود خواهی رفت ‌و دفن‌ خواهی شد. چهار نسل‌ طول‌ خواهد كشید تا فرزندان ‌تو به ‌اینجا بازگردند. زیرا من ‌اموریان‌ را بیرون ‌نخواهم ‌كرد تا در شرارت‌ خود به‌ اندازه‌ای برسند كه‌ مجازات‌ خود را ببینند.»

سپس‌ خداوند در آنجا با اَبرام‌ پیمانی بست‌. «من‌ قول‌ می‌دهم‌ كه ‌تمام‌ این ‌سرزمین‌، از مصر تا رودخانهٔ ‌فرات‌ را، كه‌ شامل ‌قینیان‌، قنزیان‌، قدمونیان‌، حِتّیان، فرزیان‌، رفائیان‌، اموریان‌، كنعانیان‌، جرجاشیان‌ و یبوسیان‌ است‌، به ‌نسل‌ تو بدهم‌.»
‮‮پیدایش‬ ۱۳:۱۵-۱۶، ۱۸-۲۱

۱) پیمان خداوند با ابراهیم.
پیمان ابدی از طریق پسر معجزه

۲) چهار نسل بعد از عهد و پیمان خداوند با ابراهیم، پروسهٔ بازسازی و آماده کردن قوم خدا شروع می شود و یوسف نقش مهمی در اجرای این برنامه دارد. ابراهیم-اسحاق-یعقوب-یوسف

۳) شرح وقایع زندگی یوسف به ما نشون میده که طرز فکر و فرهنگ و زندگی نسل ۴ به کجا کشیده (پیدایش ۳۷ و ۳۸) و به این دلیل ۴۰۰ سال پاکسازی لازمه تا قوم خدا شکل بگیره.

من و شما چی؟

چند سال پاکسازی و بازسازی لازم داریم تا آنچه را که از طریق عیسی ارث و حق ماست رو بدست بیاوریم و مهره های مهمی در نقشهٔ خداوند برای نجات ایران و ایرانیان باشیم؟

در زندگی روحانی، من و شما مانند کدام یک از ۱۲ برادر وارث عهد خداوند با ابراهیم هستیم؟
بنیامین؟
یهودا؟
یوسف؟

اهداف ما چی؟ آیا ما قادریم ماورای احتیاجات اولیه خودمون تصور کنیم؟ آیا نجات دوستان و آشنایان در اولویت های زندگی ماست؟؟ چون در اولویت عیسی بود (روی صلیب) و امروز هم هست.

«روح خدا با روح ما با هم شهادت می‌دهند كه ما فرزندان خدا هستیم و اگر فرزندان او هستیم، در آن صورت، وارث -‌یعنی وارث خدا و هم ارث با مسیح- نیز هستیم و اگر ما در رنج مسیح شریک هستیم، در جلال او نیز شریک خواهیم شد.
‮‮رومیان‬ ۱۶:۸-۱۷

شخصیت یوسف

شخصیت یوسف

۲۲ سال بعد از خواب اول یوسف، برادرانش در مقابل او تعظیم کردند.

«برادرانش‌ گفتند: آیا فكر می‌كنی تو پادشاه ‌و فرمانروای ما خواهی شد؟
پس ‌به‌خاطر خوابی كه‌ یوسف‌ دیده‌ و برای آنها تعریف‌ كرده ‌بود نفرت ‌آنها از او بیشتر شد.»
‮‮ پیدایش ۸:۳۷

خواب دوّم یوسف، ۲۳ سال بعد تحقق گرفت وقتی تمام برادران، پدر و طایفه او به دیدن او آمدن.

«بعد از آن‌ یوسف ‌خواب‌ دیگری دید و به ‌برادرانش‌ گفت‌: من ‌خواب‌ دیگری دیدم‌. خواب ‌دیدم‌ كه‌ خورشید و ماه‌ و یازده‌ ستاره‌ به‌ من ‌تعظیم‌ می‌كردند.

او این‌ خواب ‌را برای پدرش‌ هم ‌تعریف‌ كرد. پدرش ‌او را سرزنش ‌كرد و گفت‌: این ‌چه‌ خوابی است‌ كه ‌دیده‌ای‌؟ آیا فكر می‌كنی كه ‌من‌ و مادرت ‌و برادرانت ‌آمده‌ و در مقابل ‌تو تعظیم‌ خواهیم‌ كرد؟»
‮‮ پیدایش‬ ۹:۳۷-۱۰

واکنش و عکس العمل یوسف با برادرانش و پدر ش انعکاس افزونی فیض و محبت خداوند در زندگی یوسف بود.

«یوسف‌ ارابهٔ خود را حاضر كرد و به ‌جوشن ‌رفت ‌تا از پدرش ‌استقبال‌ كند. وقتی یكدیگر را دیدند، یوسف‌ دستهای خود را به‌ گردن ‌پدرش ‌انداخت ‌و مدّت‌ زیادی گریه کرد.»
‮‮ پیدایش‬ ۲۹:۴۶

خداوند، بعد از ۴ نسل، با ۷۰ نفر بنا کردن و بازسازی قوم خود را شروع میکند - ۴۰۰ سال بعد موسی قوم کثیر چند میلیونی را به سرزمین موعودی که به ابراهیم وعده داده شده بود هدایت می کند.

تعداد فرزندان‌ یعقوب‌-به ‌غیراز پسران و زنهای آنها- كه ‌با او به ‌سرزمین‌ مصر رفتند شصت ‌و شش‌ نفر بود. و با دو پسر یوسف‌ كه‌ در مصر متولّد شده ‌بودند مجموع‌ خانوادهٔ یعقوب ‌به‌ هفتاد می‌رسید.»
‮‮ پیدایش ۲۶:۴۶-۲۷

خدا با ۷۰ نفر که مشکلات خانوادگی و شخصیت ودفرهنگی داشتن شروع کرد و ۴۳۰ سال بعد وقتی موسی آنها را از برده گی در مصر نجات داد بیشتر از ۶۰۰،۰۰۰ مرد بالای ۲۰ سال که قادر به جنگیدن و دفاع بودن داشت - بنابر تخمین بعضی از مفسرین اگر تعداد زنها و بچه ها و پیران را در نظر بگیریم جمعیت قوم بنی اسرائیل در مصر از ۷۰ به بیشتر از ۲ میلیون رسیده بود

«تعداد تمام کسانی‌که در قوم اسرائیل بیست ساله و مسن‌تر و قادر به جنگیدن بودند ششصد و سه هزار و پانصد و پنجاه نفر بود.»
‮‮ اعداد‬ ۴۵:۱-۴۶




روح پاک خدا

روح پاک خدا

weeklyteaching

شخصیت های کتاب مقدّس ۶
شناخت دقیقتر و رابطهٔ عمیقتر با خداوند یَهوِهْ


دوستان عزیز درود. در ادامهٔ مطالعاتمون در مورد رابطهٔ شخصیت های کتاب مقدّس با خداوند یَهوِهْ

‬ ۱) آدم و حوا ✔
۲) قائن و هابیل ✔
۳) نوح ✔
۴) ابراهیم ✔
۵) یعقوب (اسرائیل) ✔
۶) یوسف


خداوند آنهایی را که انتخاب می کند، آماده هم می کند و در پروسه آماده شدن سختی ها و امتحانات و واکنش ما به وسوسه ها و نا عدالتی ها شخصیت ما را می سازد.

اگر تصور میکنید که زیر حمایت خداوند بودن یعنی زندگی بدون مشکل و بدون امتحان، زندگی یوسف یک نمونه خوبی از پروسهٔ تقدیس و آمادگی روحانی در سختی ها و نا عدالتی ها است.

«یعقوب‌ به‌ زندگی در كنعان ‌كه ‌محل‌ اقامت‌ پدرش ‌بود، ادامه ‌داد. و این ‌داستان زندگی ‌یعقوب ‌و خانوادهٔ اوست‌: یوسف‌ كه ‌جوان ‌هفده ‌ساله‌ای بود ، به‌ اتّفاق ‌برادرانش ‌-پسران ‌بلهه‌ و زلفه ‌زنان‌ صیغه‌ای پدرش‌- از گلّهٔ پدر خود مواظبت‌ می‌كرد. او از كارهای بدی كه ‌برادرانش ‌می‌كردند به‌ پدرش‌ خبر می‌داد.

یعقوب‌، یوسف‌ را از تمام‌ پسرانش ‌بیشتر دوست ‌می‌داشت‌. زیرا یوسف‌ در زمان ‌پیری او به دنیا آمده‌ بود.

او برای یوسف‌ ردای بلندِ آستین ‌داری دوخته ‌بود. وقتی برادرانش‌ دیدند كه‌ پدرشان‌ یوسف ‌را بیشتر از آنها دوست ‌دارد، از او خیلی بدشان ‌آمد. به طوری كه ‌نمی‌توانستند با او دوستانه ‌صحبت ‌كنند. یک ‌شب ‌یوسف‌ خوابی دید. وقتی خوابش ‌را برای برادرانش‌ تعریف‌ كرد، آنها از او بیشتر متنفّر شدند. یوسف ‌گفت‌: «گوش‌ بدهید چه‌ خوابی دیده‌ام‌. ما همه ‌در یک ‌مزرعه‌ مشغول ‌بستن ‌دسته‌های گندم ‌بودیم‌. دستهٔ گندم ‌من‌ بلند شد و راست ایستاد. دسته‌های گندم‌ شما دور دستهٔ گندم ‌من ‌ایستادند و در مقابل‌ آن ‌تعظیم ‌كردند.»

برادرانش‌ گفتند: «آیا فكر می‌كنی تو پادشاه ‌و فرمانروای ما خواهی شد؟» پس ‌به‌خاطر خوابی كه‌ یوسف‌ دیده‌ و برای آنها تعریف‌ كرده ‌بود نفرت ‌آنها از او بیشتر شد.

بعد از آن‌ یوسف ‌خواب‌ دیگری دید و به ‌برادرانش‌ گفت‌: «من ‌خواب‌ دیگری دیدم‌. خواب ‌دیدم‌ كه‌ خورشید و ماه‌ و یازده‌ ستاره‌ به‌ من ‌تعظیم‌ می‌كردند.» او این‌ خواب ‌را برای پدرش‌ هم ‌تعریف‌ كرد.

پدرش ‌او را سرزنش ‌كرد و گفت‌: «این ‌چه‌ خوابی است‌ كه ‌دیده‌ای‌؟ آیا فكر می‌كنی كه ‌من‌ و مادرت ‌و برادرانت ‌آمده‌ و در مقابل ‌تو تعظیم‌ خواهیم‌ كرد؟» برادران ‌یوسف‌ به او حسادت می‌ورزیدند. امّا پدرش ‌این‌ موضوع‌ را به‌خاطر سپرد.»
‮‮ پیدایش ۱:۳۷-۱۱


رویای یوسف

weeklyteaching

ماجرای یوسفِ جوانِ چوپان با ۲ رویا و تعبیر برادرانش و پدرش شروع شد.

خداوند از حسادت برادران یوسف، طمع برده فروشان، شایعه و اتهام زنِ اربابش و بی عدالتی فوتیفار افسر رومی استفاده می کنه تا توجهٔ یوسف ۱۷ ساله رو بخودش جلب کند تا یوسف معجزات خداوند رو ببینه و با طریقه های خداوندش یَهْوِه آشناتر بشه چون در پروژه های آینده توجه و درک با شخصیت جا افتاده لازم هست.

سوالی که پیش میاد اینه که جریان فصل ۳۸ پیدایش چیه؟

فصل ۳۷ یوسف و برادرنش، فصل ۳۹ یوسف و زن فوتیفار. فصل ۳۸ در بین این دو وقایع مهم جریان حوادث زندگی یهودا و تامار هست.

آیا دلیل و معنی مخصوصی هست؟ یهودا کیه؟ نسل یهودا یکی از ۱۲ قبیلهٔ بنی اسرائیل (یعقوب) چی شد؟

من و شما ک شخصیت و زندگی یوسف رو مطالعه میکنیم از فصل ۳۸ کتاب پیدایش چه نتیجه ای میتوتیم بگیریم؟

شرح وقایع زندگی یهودا یکی از ۱۱ برادر یوسف چه ربطی به وقایع زندگی یوسف میتونه داشته باشه؟

درک شخصی من اینه که کلام خداوند هدفمند هست وگویندهٔ کلام روح القدس از سوالاتی که در ذهن خوانده پیش میاد خبر داره - بدوت دلیل و اطلاعات ایزوله و بدون ربط نیست.

چه سوالاتی در مطالعه وقایع زندگی یوسف در فکر و ذهن شما پیش آمد که فصل ۳۸ شرح زندگی و تصمیمات یهودا میتونه جواب بده؟

توصیه میکنم فصل ۳۷،۳۸ و ۳۹ رو بخونید و به سوالات بالا و سوالات دیگه که بفکرتون میرسه جواب بدین.



weeklyteaching

شخصیت های کتاب مقدّس ۵
شناخت دقیقتر و رابطهٔ عمیقتر با خداوند یَهوِهْ


دوستان عزیز درود در این روز خداوند، همراه با دعا و امید سلامتی روحی و روحانی و آرامش در خداوند برای یک یک شما عزیزانش.

«ای عزیز، دعا می‌کنم كه روزگار بر وفق مراد تو باشد و همان‌طور كه در روح سالم هستی، از سلامتی بدن نیز برخوردار باشی.»
سوم یوحنا ۲:۱

در ادامهٔ مطالعاتمون در مورد رابطهٔ شخصیت های کتاب مقدّس با خداوند یَهوِهْ

‬ ۱) آدم و حوا ✔
۲) قائن و هابیل ✔
۳) نوح ✔
۴) ابراهیم ✔
۵) یعقوب (اسرائیل)

امروز باهم زندگی، ایجاد رابطه و رشد رابطه یعقوب را با خداوند از فصل ۲۵-۳۶ پیدایش مطالعه می کنیم.

هدف: شناخت بهتر و دقیقتر خداوند یَهوِهْ و در نتیجه ایجاد یک رابطهٔ سالم، موثر و عمیقتر و صمیمی با خداوند و رشد در این رابطه.

نتیجه ای که تا حالا گرفتیم: خداوند از افرادی مثل من و شما که کامل و بی گناه و قهرمان و قدرتمند نیستن استفاده میکند - مهم درک شخصیت قدوس خداوند هست و اطمینان، توجه و همکاری با خواست و ارادهٔ اوست.

«هنگام ‌غروب‌ آفتاب‌ (یعقوب) به ‌محلی رسید. همان‌جا سنگی زیر سر خود گذاشت ‌و خوابید. در خواب‌ دید، پلّكانی در آنجا هست‌ كه ‌یک‌ سرش ‌بر زمین ‌و سر دیگرش‌ در آسمان ‌است ‌و فرشتگان‌ از آن ‌بالا و پایین‌ می‌روند. و خداوند در كنار آن‌ ایستاده ‌و می‌گوید: «من‌ هستم‌ خدای ابراهیم‌ و اسحاق‌. من‌ این ‌زمینی را كه‌ روی آن‌ خوابیده‌ای به ‌تو و به ‌فرزندان ‌تو خواهم ‌داد. نسل ‌تو مانند غبار زمین‌ زیاد خواهد شد. آنها قلمرو خود را از هر طرف ‌توسعه‌ خواهند داد. من‌ به ‌وسیلهٔ تو و فرزندان ‌تو، همهٔ ملّتها را بركت‌ خواهم ‌داد. به‌ خاطر داشته ‌باش ‌كه ‌من ‌با تو خواهم‌ بود. و هر جا بروی تو را محافظت‌ خواهم‌ كرد و تو را به ‌این‌ زمین ‌باز خواهم‌ آورد. تو را ترک ‌نخواهم ‌كرد تا همهٔ چیزهایی را كه‌ به ‌تو وعده ‌داده‌ام‌ به‌ انجام ‌برسانم.»
پیدایش ۱۱:۲۸-۱۵

weeklyteaching

یعقوب

«وقتی یعقوب در راه‌ بود، چند فرشته ‌با او روبه‌رو شدند. یعقوب ‌آنها را دید و گفت‌: «اینجا لشکر ‌خداست‌.» پس ‌اسم‌ آنجا را «مهانیائیم» گذاشت‌.

وقتی قاصدان ‌پیش‌ یعقوب ‌برگشتند، گفتند: «ما نزد ‌برادرت‌ عیسو رفتیم‌. او الآن‌ با چهارصد نفر به ‌استقبال‌ تو می‌آید.» یعقوب ‌نگران‌ شد و ترسید.

پس‌ همراهان‌ خود و گوسفندان‌، بُزها، گاوها و شتران‌ خود را به ‌دو دسته‌ تقسیم‌ كرد.»
پیدایش‬ ۱:۳۲-۲، ۶-۷

چند دفعه خداوند به طریقه های مختلف به یعقوب یادآوری کرد که با اوهست و او را دفاع و محافظت خواهد کرد؟

بعد از اینکه فرشتگان خداوند را دید چی گفت؟ “اینجا لشکر خداست.”

بلافاصله بعد از این ملاقات و درک چی شد؟

یعقوب نگران شد و ترسید.

توجه نکردن به مقام و شخصیت خودمان در خداوند و تصمیماتی مخالف این رابطه، مقام و شخصیت گرفتن عواقبی خواهد داشت. درد و سختی و شکست و…. خواهد داشت.

هر موقع که به خداوند توجه کنیم و هر موقع که بتهای زندگی خودمون را کنار بگزاریم، برکت حضور خداوند که قراره در مرکز زندگی، تصمیمات، رفتار و گفتار ما باشه - در زندگی ما جاری میشه، نه وقتی به خواست دل خودمان و بر اساس استاندارد دنیا (بُتها) زندگی می کنیم و گیج هستیم که خدا کجاست؟؟

«خدا به‌ یعقوب ‌فرمود: برخیز و به‌ بیت‌ئیل ‌برو و در آنجا ساكن ‌شو. در آنجا قربانگاهی برای من‌ بساز، برای خدایی كه‌ وقتی از دست‌ برادرت ‌عیسو فرار می‌كردی‌، بر تو ظاهر شد.

پس ‌یعقوب ‌به‌ خانواده ‌و تمام‌ كسانی كه‌ با او بودند، گفت‌: «تمام ‌بُتهایی را كه ‌در میان‌ شما هست ‌دور بریزید. خود را پاک ‌كنید و لباس ‌نو بپوشید. ما از اینجا به‌ بیت‌ئیل‌ كوچ‌ می‌كنیم‌.

من ‌در آنجا برای خدایی كه‌ هرجا رفتم‌ با من‌ بود و در روز تنگی مرا كمک ‌فرمود، قربانگاهی بنا خواهم ‌كرد.»
پیدایش‬ ۱:۳۵-۳

بت های زندگی شما چیست؟

تصمیمات شما در زندگی بر اساس چیست؟ کلام خداوند و رابطه شخصی شما با خداوند یا خواست قلبی؟ فرهنگ؟ توقع خانواده و مردم؟ استاندارد دنیا؟

«یعقوب ‌به ‌ممری نزدیک ‌حبرون‌-جایی‌که ‌ابراهیم‌ و اسحاق ‌زندگی می‌كردند- به‌ دیدن ‌پدرش ‌اسحاق‌ رفت‌. اسحاق‌ صد و هشتاد سال ‌داشت‌. او در حالی كه‌ كاملاً پیر شده ‌بود، وفات ‌یافت‌. پسرانش ‌عیسو و یعقوب‌ او را دفن ‌كردند.»
پیدایش‬ ۲۷:۳۵-۲۹

جریان وقایع زندگی اسحاق، پسر معجزهٔ ابراهیم، وارث عهد خداوند به ابراهیم در اینجا تمام می شود.

جریان وقایع زندگی یعقوب و ۱۲ پسرش و مهاجرت به مصر و شکل گرفتن عهد خداوند به ابراهیم، اسحاق، یعقوب و نسل او در تحقق گرفتن نقشه خداوند برای نجات بشریت از قید و بند گناه حتی تا امروز (در زندگی من و شما) ادامه دارد.

در قسمت بعدی زندگی یوسف، پسر یعقوب، نوهٔ اسحاق، نبیرهٔ ابراهیم را از کلام خداوند باهم مطالعه خواهیم کرد.

فیض عیسی مسیح خداوند، محبت خدا و رفاقت روح القدس، با همهٔ شما باد، آمین.


جلال بر تو خداوند

عشقی تازه در قلبم

weeklyteaching

شام مقدّس خداوند، شام خداوند، شام آخر، عشای ربّانی

کلیسای پروتستان عیسی مسیح فقط ۲ مراسم مقدّس دارد.

۱) تعمید
۲) عشای ربّانی


تعمید یکبار بعد از توبه و اعلام ایمان به عیسی و اطمینان به نجات و کلام خداوند.

شرکت در شام خداوند هر موقع که بنام عیسی و بخاطر عیسی و برای پرستش و مطالعه کلام خداوند با خانواده یا با چند نفر از پیروان عیسی دور هم جمع می شویم.

سن و شرایط مخصوصی نیست فقط شخصی که تعمید میگیره و شخصی که در شام خداوند شرکت میکنه باید خودش توبه کرده باشه و معنی گناه، صلیب عیسی، ریخته شدن خون عیسی برای فدیه گناه، مرگ و قیام عیسی را درک کند و ایمان داشته باشه.

آیا در شرایط خانوادگی و گروهی بچه هایی که عیسی و صلیب عیسی و کلام خداوند را هنوز درک نمیکنن میتونن از نان و آب انگور بخورن؟ بله، چرا که نه. فرصتی برای پدر و مادر که توضیح بدن چرا ما بزرگسالان اینکارو انجام میدیم.

آیا بزرگسالانی که به عیسی ایمان ندارن و صلیب و فدیه گناه و قیام عیسی را درک نمیکنن میتونن شرکت کنن؟ نه - چون طبق کلام خداوند خود را محکوم می سازند.

«تعالیمی را كه (در مورد شام خداوند) به شما دادم، از خود خداوند گرفتم و آن این بود كه

عیسی خداوند در شبی كه تسلیم دشمنان شد، نان را گرفت و بعد از شكرگزاری آن را پاره كرده گفت: «این است بدن من برای شما. این را به‌یاد من بجا آورید.

همان‌طور پس از شام

پیاله را نیز برداشته گفت: این پیاله همان پیمان تازه‌ای است كه با خون من بسته می‌شود. هرگاه این را می‌نوشید، بیاد من بنوشید.»

زیرا تا وقت آمدن خداوند هرگاه این نان را بخورید و پیاله را بنوشید، مرگ او را اعلام می‌کنید.

بنابراین اگر كسی به طور ناشایست نان را بخورد و پیاله را بنوشد، نسبت به بدن و خون خداوند مرتكب خطا خواهد شد.

بنابراین هرکس باید خود را بیازماید، آن وقت خود از آن نان بخورد و از آن پیاله بنوشد.

زیرا کسی‌که معنی و مفهوم بدن مسیح را درک نكند و از آن بخورد و بنوشد با خوردن و نوشیدن آن، خود را محكوم می‌سازد.»
اول قرنتیان‬ ۲۳:۱۱-۲۹